به قول صایب تبریزی:
جگر شیر نداری سفر عشق مکن ـــــــــــ سبزه تیغ درین ره ز کمر می گذرد
مهاجرت امر معمول بین انسانهاست. انسانها به دلایل مختلف کشورهای شان را ترک مینمایند و به کشورهای دیگر مهاجرت مینمایند. مهاجرت پروسه وقت گیر و طولانی است و به سادگی اتفاق نمیوفتد. مهاجرت پیچیده است و جریان آن در ضم خود خالی از چالش های متعدد نیست، اما بعد از رسیدن به کشور مقصد، چالش و بحران پسا مهاجرت نیز آغاز میگردد.
به نظر من مهاجرت یک حق است که هر انسان میتواند از آن استفاده نماید، در عین حال کار سختی است. به همین دلیل افراد باید از قبل از مهاجرت از خود بپرسند که برای چه و چرا میخواهند این کار را نمایند و هدف مهاجرت چیست.
افراد آگاه برای این که بتوانند از این فرصت استفاده اعظم نمایند، قبل از مهاجرت، برنامه ریزی منظمی انجام میدهند و تمام جوانب این کار را بررسی مینمایند تا بدانند چه منافعی برایشان در این کار نهفته است. به همین دلیل مشخص نمودن هدف مهاجرت مهم دانسته میشود که چرا میخواهند این کار را انجام دهند.
مهاجرت با مسافرت فرق بسیار زیادی دارد. مهاجرت روال عادی زندگی را برای مدتی بر هم میزند. این کار ممکن به شکل رسمی صورت گیرد و یا قاچاق. لذا، هر کدام از این نوع مهاجرت اثرات متفاوتی بر افراد و زندگی شان خواهند داشت. به همین دلیل، قبل از مهاجرت نیاز است که ذهن آمادهی پذیرش این مسله گردد تا بحرانهای که در آینده ممکن است اتفاق بیوفتد، را کاهش دهد.
مهاجرت تغییرات جدی و شگرفی در زندگی بار میاورد. اولین تغییری که انسان ها با آن مواجه میگردد بحران هویت است. مثلآ افراد ممکن در کشور خودشان دارای جایگاه اجتماعی خوبی بوده باشند، اما بعد از مهاجرت از این جایگاه به سبب دوری از وطن کاملآ دور میگردد و احتمال دارد تا مدتی اصلآ کسی فرد تازه وارد به کشور مقصد را نشناسند.
مسله اقتصادی یکی از مهمترین مسایل در مهاجرت است. هر فردی که برای مهاجرت اقدام میکند، اگر پیشتوانه اقتصادی داشته باشد میتواند قسمتی از بحران پسا مهاجرت را کاهش دهد. افرادی که اکثرآ میخواهند مهاجرت نمایند، امکان دارد که در کشور خود شاغل بوده باشند و چندان مشکلات اقتصادی را تجربه نکرده باشند. اما وقتی مهاجرت اتفاق میوفتد، انسانها کار و منبع عاید شان را از دست میدهند و با بحران اقتصادی مواجه میگردند. به همین دلیل قبل از این که مهاجرت صورت گیرد، اگر پس اندازی برای این مرحله زندگی داشته باشند خالی از لطف نخواهد بود. این کار میتواند مقداری زیادی از مشکلات اقتصادی دورهی ابتدایی مهاجرت را کاهش میدهد.
یکی از عبارت های رایج در زندگی Home sweet home است، انسان ها گاهی به شدت وابسته به خانهی خودشان است. این مسله کاملآ روشن و مبرهن است که افراد در ختم روز و بعد از کار و وظیفه، مجددآ به منزل بر میگردند. منزل محل آسایش انسان هاست. نداشتن منزل برای مدتی یکی دیگر از بحران های اساسی مهاجرت است. شروع مهاجرت مساوی است به زندگی در کمپ و مراکز مهاجرین. حتی امکان دارد که آشپزخانه و دستشویی در این مراکز با مهاجران دیگر کشورها اشتراکی باشند. پس خیلی مهم است که قبل از تصمیم به مهاجرت، افراد ذهنآ آمادهی پذیرش این وضعیت و زندگی کردن در چنین مکانها باشند.
ما انسانها، اجتماعی هستیم و تعدادی هم به شدت وابسته به خانواده و دوستان. اکثرآ در کشورهای آسیایی دور بر افراد شلوغ بوده و مملو از اعضای خانواده و دوستان است. اما مهاجرت برای مدت ها شاید سبب گردد که افراد نتوانند دوست جدید بیابد و یا امکان دیدار دوستان و خانواده میسر نباشد. همین دلیل دوری از خانواده و دوستان، یکی دیگر از بحران های پسا مهاجرت است که ممکن است افراد را به سوی استرس و افسردگی سوق دهد.
تفاوت فرهنگی بین کشورهای اروپایی و آسیایی کاملآ قابل لمس و گاهی زیاد است. همین تفاوت ها هم یک دیگر از بحران های پسا مهاجرت است. هر فردی که تصمیم به مهاجرت به کشور خاصی دارد، حتمآ در مورد این تفاوت ها معلومات حاصل کنند و آمادهی پذیرش این تفاوت ها باشند. افرادی که کشور مقصد را برای مهاجرت مشخص نموده اند، مهم است که قبل از این کار در موارد چون مسایل فرهنگی، اقتصادی، تحصیلی، کاری و دیگر ابعداد مهم زندگی مطالعه نمایند تا تصویری روشنی از آن کشور و آنچه که در انتظار شان است را داشته باشند.
طوری که قبلآ یاد آوری شد، مهاجرت نیازمند برنامه ریزی دقیق است. بعد از این که هدف و قصد از مهاجرت مشخص شد، نیاز است که کشور میزبان نیز تعیین گردد. با این کار میتوان شروع به یاد گرفتن زبان کشور مقصد نمود. این کار به شکل جدی سبب کاهش بحران پسا مهاجرت میگردد. زبان از این جهت حایز اهمیت است، چون مهمترین ابزار برای تامین روابط انسانهاست، یادگیری آن سبب ساده تر شدن ایجاد و برقراری روابط بین افراد مختلف میگردد.
به دلیل تفاوت های زندگی، اداری و مواجه شدن با انسانهای مختلف، مهاجرت ممکن است که صدمه شدید به اعتماد به نفس افراد بزند. اگر ما با روی دست گرفتن برنامهی مشخص مهاجرت نماییم، سبب میگردد که به اعتماد به نفس آنچنان صدمه وارد نگردد، همین کار سبب میگردد که تعهد به وجود آید و فرصت مهاجرت به بزرگترین موفقیت مبدل گردد.
مسله مهم دیگر این است که افراد ممکن درجه تحصیلی عالیِ در کشور مبدا داشته باشند، و بعد از مهاجرت این درجه و سند تحصیلی اصلآ در کشور مقصد مورد استفاده قرار نگیرد، لذا مهم است این مسله را در نظر داشته باشیم تا سبب سرخوردگی نگردد.
با وجود که مهاجرت در ذاتش مملو از سختی است، اما دو انگیزه میتواند ما را کمک کند که از دوره ابتدایی آن به خوبی گذر نماییم. این دو عبارتند از؛ انگیزه که از داخل انسان سرچشمه میگیرد و انگیزهی بیرونی که شامل محیط و اطراف ما میگردد. به هر اندازه که این دو انگیزه زنده نگه داشته شوند، به همان اندازه مهاجرت قابل پذیرش و ساده میگردد.
در پروسه و جریان مهاجرت ممکن چیزی را از دست بدهی و چیزی را به دست بیاوری.
برای کاهش دادن بحران پسا مهاجرت پیشنادهای ذیل را ارایه میدارم:
- مشخص نمودن هدف مهاجرت
- دانستن زبان کشور مقصد
- پس انداز پول
- پذیرش قضیه مهاجرت
- کاهش وابستگی به دیگران
- خودشناسی قبل از مهاجرت
- اعتماد به نفس
- دانستن در مورد آیین، فرهنگ، آب و هوا، تحصیل، غذا، کار و دیگر مسایل کشور مقصد.
این نوشته قبلا در ویب سایت شخصی نویسنده به نشر رسیده و دراینجا با اجازه وی بازنشر شده است.