چشم اندازی بر وضعیت زنان در سمنگان

در افغانستان به صورت اکثر هر رویداد سیاسی و تروریستی از مردم قربانی میگیرد. در کنار این همه هر از گاهی شاهد رویداد های دیگر مثل لت و کوب کردن، تجاوز کردن، بریدن گوش و بینی، و… انسان ها هستیم. در کشوریکه جنگ جریان دارد دشمن دولت از هر فرصتی استفاده میکند تا بواسطه حمله های تروریستی و ضد انسانی پایه های نظام را بلرزاند که متاسفانه اکثرا قربانیان این نوع رویداد ها غیر نظامیان هستند. اما بخش دوم رویداد ها در تمام افغانستان که سمنگان هم یکی از ولایات آن است، دشمنان متفاوت ولی قربانیان مشخص دارد. در این رویداد ها عموما زنان قربانی هستند.

بگفته خاطره خرم سارنوال/دادستان منع خشونت علیه زنان سارنوالی استیناف ولایت سمنگان، همه روزه در گوشه و کنار این ولایت زنان قربانی میشوند. کسی در ولسوالی روی دو آب توسط برادرش بقتل میرسد. دختری در شهر ایبک توسط پدر اندر اش مورد تجاوز قرار میگیرد. دختر خردسالی توسط یک قومندان محلی در ولسوالی دره صوف بصورت جبری به عقد یک مرد کهن سال در می آید و مورد خشونت قرار میگیرد. به گفته او تنها در سال 1396 بیش از شصت قضیه خشونت در سارنوالی سمنگان ثبت گردیده است. به همین ترتیب صدها رخداد دیگر که از چشم رسانه ها و جامعه بدور میماند.

بی گمان زنان در یک و نیم دهه اخیر به آزادی های زیادی دست یافته اند اما در همین برهه زمانی گراف قربانی ها نیز بلند رفته است. برخی ها در سمنگان میگویند حضور رسانه ها باعث شده است که ما بیشتر از پیش از خشونت هایکه بر زنان روا داشته میشود آگاه شویم. در صورتیکه زنان حالا خیلی شرایطی بهتری نسبت به گذشته دارند.

اما واقعیت اینست که در کل دست‌رسی زنان به این آزادی های نصف و نیمه سبب تشدید روحیه خشونت علیه زنان در جامعهٔ سمنگان شده است. هنوز زنان در سایهٔ مردان قابل تعریف اند. در بعضی نقاط سمنگان هنوز پدر، برادر و یا شوهر حرف اول و آخر را میزند تا دختران ، خواهران و همسران شان حق تحصیل که از ابتدایی ترین حقوق یک انسان است را دارند یا خیر!؟

اگر ارزش به زن قایل باشند برای خواهر بودن، مادر بودن و همسر بودن شان است و انسان بودن شان چندان اهمیتی ندارد.

در واکنش به این حرکت ملا ها سمیع حامد در صفحه فیسبوکش نوشت(تمام برنامه های سمنگان کنسلللللل!)

با وجودیکه زنان در سالهای اخیر در اثر جو حاکم در این ولایت به یک عده حقوق ابتدایی دست یافته اند. اما در اکثر مواقع همان حقوق ابتدایی از آنها گرفته شده و گاهی باعث درد سر بزرگ برایشان میشود. چرا که هنوزهم حضور زنان در اماکن عمومی نظیر دانشگاه ها، تفریح گاه ها و … حساسیت عدهٔ مردان را بر می انگیزد. برای مثال در تابستان سال 1396 ه ش قرار شد برنامه فرهنگیی در قالب چندین روز به رهبری سمیع حامد شاعر و فعال فرهنگی افغان در سمنگان به اجرا درآید. بخش کوچک این برنامه ی بزرگ فرهنگی شامل اجرای کنسرت سیتا قاسمی برای زنان و مسابقه دوچرخه(بایسکیل) سواری تیم ملی بانوان می شد. اما شورای علما و جمع از مردان اجرای کنسرت سیتا قاسمی ، مسابقه دوچرخه سواری بانوان و حضور زنان را در این برنامه فرهنگی منع قرار داده و از طریق منابر مساجد و فضای مجازی(فیسبوک)محکوم کردند. در واکنش به این حرکت ملا ها سمیع حامد در صفحه فیسبوکش نوشت(تمام برنامه های سمنگان کنسلللللل!). اینگونه تمام‌برنامه فرهنگیی سمنگان لغو گردید. حتا شورای علما سمیع حامد و چهارده تن از ساکنین سمنگان را به دلیل اعتراض در برابر این واکنش شان به دادستانی سمنگان و شورای علمای افغانستان معرفی کردند و خواهان احضار آنان از سوی دادستانی شدند.

بخش کوچک این برنامه ی بزرگ فرهنگی شامل اجرای کنسرت سیتا قاسمی برای زنان بود.

حرف آخر اینکه اگر این سناریو ادامه پیدا کند و قوانین موضوعه آزادی های نسبی را به زنان بدهد و از سوی دیگر باور زن ستیزانه و مرد سالارانه در تفکر ما جاری باشد، همه روزه شاهد کشتن ها، بد دادن ها، تجاوز های جنسی و… خواهیم بود. با این وضعیت حتا تیر خشونت زنان آزاد ، تحصیل کرده و مدنی را نشانه میگیرد. مگر اینکه در کنار تصویب قوانین، برای اجرایی شدن آن نیز برنامه وجود داشته باشد. عرف با قانون لباس عوض کند. خانواده ها برای حقوق و آزادی دختر و پسر شان تفاوت قایل نشوند. در مکاتب و دانشگاه ها برابری آموزش داده شود. انسان در محتوا تعریف شود نه در جنسیت. حقوق و آزادی زنان تنها با رفتار نه بلکه با فکر و اندیشه مردان عجین شود. زنان آگاهانه از حقوق شان مستفید شوند و هویت زن در ادامه در سایهٔ مرد تعریف نشود.

درباره مرید بهمن

همچنان ببینید

احمد ظاهر

صدایی که پس از خاموشی رساتر شد

صداقت و جنون از برازنده ترین ویژه گی های هنر می باشد که در صدای احمدظاهر به خوبی بازتاب یافته. آنچهاحمدظاهر را از دیگر هم نسلانِ او در موسیقی جدا می سازد، برخورد صادقانه و صمیمانه او با هنر است. موضوع بنیادی که در صدای او انعکاس یافته رابطه ی صمیمانه و جنون آمیز او باهنر است. موسیقی برای او به مثابه ی زنده گی و نفس کشیدن ارزش دارد و این جنون تا پایان مرگ در درون او موج می زند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *